نقش دعا در زندگي دنيوي انسان


 






 
دعا آثار مثبت و گرانقدر براي انسان به ارمغان مي آورد از جمله:
الف- دعا داراي آثار تربيتي و سازنده فراواني است. دعاها مشتمل بر مجموعه عظيمي از معارف بلند الهي و عميق ترين آموزه هاي توحيدي و فلسفي است.
ب- دعا موجب تلطيف روح در سايه ارتباط با معبود و آورنده پاکي و طهارت نفس است.
ج- دعا آرام بخش دل و تسکين دهنده آلام روحي و رواني است.
د- دعا اميد بخش انسان است زيرا در پرتو آن انسان خود را با بزرگ ترين منبع فيض هستي در ارتباط تنگاتنگ و صميمانه مي بيند و از تنهايي و بي کسي نجات مي يابد.
و- دعا استمداد از نيروها و عوامل ماوراي مادي در حل مشکلات و از طرف ديگر کسب موفقيت هرچه بيشتر در امور است. از طرف ديگر مساله اجابت دعا از مسائل قطعي در همه اديان الهي است. قرآن مجيد مي فرمايد: «اذا سألک عبادي عني فاني قريب اجيب دعوه الداع اذا دعا.» به عبارت ديگر سنت الهي بر آن تعلق گرفته که برخي امور را از طريق دعا و درخواست به انسان عنايت فرمايد و اين تبعيض نيست زيرا سنتي کلي و داراي قوانين عام و مشتمل بر حکمت است. ليکن اين به معناي آن نيست که هر بنده اي هرچه به هر شکل و در هر شرايطي درخواست کند، تماماً مطابق خواست و اجابت شود. زيرا اجابت دعا نيز امري قانونمند و ملايم با ديگر سنت هاي جاري الهي در نظام تکوين و مشروط به شرايطي است، از جمله:
1- شرايط مناسب روحي دعا کننده از قبيل تضرع و تواضع در مقابل پروردگار
2- مصلحت بودن تحقق خواسته شخص دعا کننده. در بسياري از موارد تحقق آن خواسته براي شخص سودمند نيست، مثلا رسيدن به مقام يا امکاناتي خاص چه بسا به نفع او نباشد بلکه ممکن است مايه دوري او از ايمان و تقوي گردد.
3- فرا رسيدن زمان مناسب براي تحقق مطلوب. مثلا ممکن است فردي علاقمند باشد که يک شخصيت علمي ممتاز باشد و تلاش علمي فراواني کند، ولي قطعاً در اندک زمان تحقق آن ممکن نيست و سال ها بايد بگذرد تا نتيجه تلاش هاي خود را به دست آورد.
4- اخلاص در نيت و انقطاع کامل به خداوند، چرا که عطايا به اندازه نيت و اخلاص در آن سرازير مي شوند و در کلام حضرت امير(ع) در نهج البلاغه آمده:«ان العطيه علي قدر النيه.»
5- معقول بودن خواسته انسان
6- اقدام براي رسيدن به نتيجه و به کارگيري ساير عوامل طبيعي نقش دارنده متناسب با سنت هاي الهي در نظام خلقت
7- خداوند گاهي اجابت مطلوب انسان را به عللي که صلاح مي داند و بر ما پوشيده است، به تاخير مي اندازد يا آن را به گونه اي ديگر تبديل مي نمايد و در واقع به شيوه بهتر اجابت مي شود بدون آن که ما بدانيم.
8- استجابت در آيه شريفه معناي بسيار عميقي دارد، ولي غالبا برداشت هاي عموم با مفهوم شگرف آن ناسازگار است.
ما همواره خيال مي کنيم که اگر دقيقا همان را که ما طلب مي کنيم در همان زمان و با همان شرايطي که مي خواهيم عمل شود، دعاي مان اجابت گرديده، در حالي که چه بسا همين پاسخ نيافتن ما اجابت از سوي خدا باشد. يعني خداوند منان با طول دادن اجابت، ما را بيشتر به حالت انابه و تضرع در درگاهش نگاه مي دارد و اين لطف بزرگي است که به اين وسيله ارتباط عبد با معبود حفظ مي گردد و در پي آن الطاف بي شمار ديگري نصيبش مي شود.
مولوي مي گويد:

آن يکي ا... مي گفتي شبي
تا که شيرين مي شد از ذکرش لبي

گفت شيطان: آخر اي بسيار گو
اين همه ا... را لبيک کو؟

مي نيايد يک جواب از پيش تخت
چند ا... مي زني با روي سخت

او شکسته دل شد و بنهاد سر
ديد در خواب او خضر اندر خضر

گفت:«هين» از ذکر چون وامانده اي
چون پشيماني از آن کش خوانده اي؟

گفت: لبيکم نمي آيد جواب
زان همي ترسم که باشم رد باب

گفت: آن ا... تو لبيک ماست
و آن نياز و سوز و دردت پيک ماست

ترس و عشق تو کمند لطف ماست
زير هر يا رب تو لبيک هاست

پس آنچه عدم اجابت تصور شده، اجابتي پيچيده و لطيف و عالي است و از همين رو به دعا در چنين مواردي نيز سفارش شده است.
از نظر جهان بيني مادي، عوامل موثر در سرنوشت انسان، منحصراً مادي است. اما از نظر جهان بيني الهي، عوامل ديگري که عوامل روحي و معنوي ناميده مي شوند نيز همچون عوامل مادي در سرنوشت انسان موثرند. استاد مطهري مي گويد:« از نظر جهان بيني الهي، جهان هم شنواست و هم بينا؛ ندا و فرياد جاندارها را مي شنود و به آنها پاسخ مي دهد. پس دعا يکي از علل اين جهان است که در سرنوشت انسان موثر است. جلو جريان هايي را مي گيرد يا جريان هايي را به وجود مي آورد. به عبارت ديگر دعا يکي از مظاهر قضا و قدر است که در سرنوشت حادثه اي مي تواند موثر باشد يا جلو قضا و قدري را بگيرد.(1)
امام صادق (ع) مي فرمايد: «دعا قضاي الهي را بر مي گرداند، اگر چه قضاي الهي محکم شده باشد. از اين رو زياد دعا کن.»(2)
از امام کاظم (ع) نقل شده که فرمود: «بر شما باد دعا کردن زيرا دعا و درخواست از خدا بلايي را که از مرحله قدر و قضا گذشته و جز امضاي آن نمانده، برمي گرداند.» (3)
امام صادق (ع) مي فرمايد: «خدا را بخوان و دعا کن و مگو کار گذشته است.» (4)
 

پي نوشت ها :
 

1- استاد مطهري، مجموعه آثار، ج1، ص406.
2- اصول کافي، ج4، ص216.
3- ترجمه الميزان، ج2، ص55.
4- اصول کافي، ج4، ص213.
منبع: نشريه راه موفقيت شماره 19